بر اساس تحقیقات جدید مربوط به بازیکنان فوتبال دبیرستانی، به نظر می رسد هر زمان که ضربه مغزی رخ می دهد، شکل بالقوه مهمی از سیگنال های مغزی تحت تأثیر قرار می گیرد.
الکس ویزمن، نویسنده ارشد این مطالعه، استادیار دانشگاه سیمون فریزر در برنابی، بریتیش کلمبیا، کانادا، گفت: «این مطالعه مهم است زیرا بینشی در مورد مکانیسمها و پیامدهای بالینی ضربه مغزی در مغز نوجوانان در حال رشد ارائه میکند.»
او و همکارانش قرار است یافته های خود را هفته آینده در شیکاگو در نشست سالانه انجمن رادیولوژی آمریکای شمالی (RSNA) ارائه کنند.
همانطور که محققان توضیح دادند، مطالعات متعدد ضربه مغزی قبلاً اثرات ضربه به سر را بر آنچه به عنوان سیگنالهای متناوب یا “ریتمیک” مغز شناخته میشود، که برای توجه، حرکت یا پردازش حسی حیاتی است، بررسی کردهاند.
اما در مورد سیگنال دهی غیر ریتمیک مغز اطلاعات بسیار کمتری وجود دارد.
کوین یو، نویسنده ارشد این مطالعه، دانشجوی علوم اعصاب در دانشکده پزشکی دانشگاه ویک فارست در وینستون-سالم، توضیح داد: “بیشتر تحقیقات قبلی علوم اعصاب بر سیگنال دهی ریتمیک مغز متمرکز شده است که به آن فیزیولوژی عصبی دوره ای نیز گفته می شود.” فیزیولوژی عصبی به سیگنال های مغزی اشاره دارد که ریتمیک نیستند.
برای مدت طولانی، متخصصان مغز و اعصاب توجه زیادی به سیگنال دهی دوره ای نداشته اند، زیرا آن را صرفاً “صدای پس زمینه” در مغز می دانند. اما این دیدگاه در حال تغییر است.
دکتر کریستوفر ویتلو، نویسنده ارشد این مطالعه، پروفسور و رئیس رادیولوژی در ویک فارست، گفت: «در حالی که اغلب نادیده گرفته میشود، فعالیت دورهای مهم است زیرا منعکسکننده تحریکپذیری قشر مغز است».
اکنون تصور می شود که تحریک پذیری قشر مغز می تواند نقش کلیدی در واکنش سلول های مغز به تحریک داشته باشد. به گفته محققان، این ممکن است در حافظه، پردازش اطلاعات، تصمیم گیری، کنترل حرکتی، بیداری و خواب نیز نقش داشته باشد.
در مطالعه جدید، تیم تحقیقاتی داده های عصبی 91 بازیکن فوتبال دبیرستانی را مورد بررسی قرار داد که 10 نفر از آنها دچار ضربه مغزی شدند. آنها داده های قبل و بعد از فصل مغناطیسی مغزی (MEG) بازیکنان را مقایسه کردند، فناوری که سیگنال های مغزی را ردیابی می کند.
مهمترین یافته: بازیکنانی که دچار ضربه مغزی شده بودند، در مقایسه با بازیکنان بدون ضربه مغزی، «آهسته شدن» مشخصی از فعالیت مغزی آپرویدیک خود نشان دادند.
به گفته محققان، این کندیها در نمرات ضعیفتر در تستهایی که مجروحان برای اندازهگیری شناخت خود انجام دادند، منعکس شد.
ویزمن تاکید کرد، با این حال، تحقیقات هنوز زود است.
او گفت: “کاهش تحریک پذیری از لحاظ مفهومی یک تغییر بسیار متفاوت در فعالیت مغزی نسبت به ریتم های تغییر یافته است.”
در حال حاضر، یافتهها از دستورالعملهایی پشتیبانی میکنند که هر بازیکنی قبل از بازگشت به بازی، زمان لازم را برای بهبودی کامل از ضربه مغزی صرف کند.
ویتلو گفت: «این موضوع اهمیت نظارت دقیق بر کودکان را پس از هر ضربه سر و جدی گرفتن ضربه مغزی نشان میدهد.
از آنجایی که این یافتهها در یک جلسه پزشکی ارائه شدهاند، باید آنها را تا زمانی که در یک مجله معتبر منتشر شود، مقدماتی در نظر گرفت.
منبع:arenaev